گفته بودم برای 25 نوامبر یه مطلبی مینویسم
ولی نه حـــــــــــــــــــــالشو دارم
نه وقتشو
جمعه یه آزمونی داشتم رفتم تهران و برگشتم. رفت و برگشت 20 ساعت. در نهایت خستگی/مظلومیت/ برودت هوا :|
صبحش منفی 7 بود! سردترین روز عمرم رو دیدم.
حالا ماجراهای چند روز قبلش بماند که از زمین و زمان میبارید میبارید میبارید!
+کاش خدا یه پولی به من میداد، یه زبونی به تو، دوست دارم اینو نستعلیق بنویسم بذارم پروفایلم!
++ من آدم پرحرفی م ولی جدیدا نمیتونم بنویسم. اصلا اینجا رو برای نوشتن خاطرات روزمره درست کردم ولی بیشتر به مکان غر زدن و ناله شباهت داره، ممنون که این غر ها رو میخونید، اینکه کدوم غر؟ دلیلش اینه پاکشون کردم الان دیده نمیشن :\
+++ این لوس بازیا رو متوجه نمیشم. طرف( مرد/آقا/ مذکر) اومده پروفایلشو نارنجی کرده، که یعنی "نــــه به خشونت علیه زنان" بعد همین آقا چقدر سابقه ی بدی داره، که زنشو، بچه هاشو در طی زندگی اینقدر زجر داده و حتی کتک زده! الانم که بازنشسته شده میشینه به صورت تخصصی رو عکس پروفایل کار میکنه.
من حرفی ندارم دیگه به واقع!!!!
++++ در خبر است که ب. ز رو حکمشو تغییر دادن، هر چی که هست اعدام نیست، بعد اومده گفته من حساب کردم این پولی که خوردم یه آبم روش، میشه هر خانواده ایرانی 200 میلیون تومن. من این پولو به مردم میدم ولی به اینا نه!
:|
اول اینکه، آخی چقدر مهربونی، داداچ شما میخواستی پولو بدی که از اولشم بر نمیداشتیش!
دوم اینکه، من میتونم شرط ببندم با همین جمله اگه آزادش کنن با همین فرمون بره میشه ریـــــیس جمهور آینده ، چون گفته به هر خانواده 200 م میدم.
سوم اینکه بالاخره این تریپهای روشنفکری کارشونو کردن که میگن ببینید با اعدام یکی، با کشته شدن یکی چیزی عوض نمیشه و اعدام کار درستی نیست! اتفاقا خیلی هم اعدام کار بامزه ای،
دزد ها رو اعدام کنید مردم دوست دارن!
هشتگِ نـــه به اعدام نکردن دزدها!
و آخرین مورد جمله ای که یکی همین چند وقت پیش بهم گفت، که شما خانما به هم رحم نمیکنید. راست میگه تو همین وبلاگ هم چند مورد دخترایی بودن که دوست داشتن موهامو بکشن و سر به تنم نباشه :)))))