اینجا/عکس  رو ول کردم اومدم تهران برای سن نار ده شاهی(اگه تلفظش درست باشه)

بعدشم الان به این فکر میکنم همینم ول کنم برم که بیشتر از این نگندم!

بحث سر وطن فروشی و خیانت و اینا نیست، آدمایی مثل ما تلاششونو کردن وقتی فایده ندارد بعلاوه مشکلات لاینحل دیگه ای هر روز داره تلنبار میشه چیکار کنه؟

بشینه دهه چهارم زندگیشو با بدبختی هر چه بیشتر بگذرونه، پر پر شدن خودش رو جلو چشم خانواده ببینه؟ 

تازه یکی مثل من که شرایطش مثل بقیه نیست!

+لطفا وقتی از زندگی کسی خبر نداریم نگیم اینم توهم زده میخواد بره، ما اطلاعاتمون از زندگی و مشکلات زیر پوستی بقیه صفره. 

++امروز بهم میگه میهن مثل مادر ماست! بیا به من بگو از چی ناراحتی؟ خب من دقیقا از کجای زندگیم بگم که بفهمی ؟ که هیچ وجهش رو تا حالا از ده کیلومتری هم ندیدی و اصلا باور نمیکنی، تویی که دو تا پاسپورت داری! تویی که نگران فردات نیستی!

فقط زل زدم بهش!