ما دوتا اولش دو تا کرم ابریشم بودیم. نرم و لطیف! بی آزار و مفید، پر کار و آینده دار

میتنیدیم دور خودمون بدون اینکه با کسی کاری داشته باشیم

به امید پروانه شدن

یه پروانه زیبا!

ولی از بد روزگار چطور شد که از کرم ابریشم به جوجه تیغی تبدیل شدیم؟

الان هر چی به هم نزدیکتر میشیم تیغ هامون تو خودمون فرو میره و زخمی میشیم

برمیگردیم عقب، جای زخم ها خوب میشه

دوباره که نزدیک میشیم زخمی و خونی

این چه سرنوشتی بود...