اولش میگفت پذیرش گرفتم فلان تاریخ دیگه میرم. گفتم به سلامتی !! (تو دلم گفتم وضعیت دانشگاه و درسش که اونطوری مقاله هم نداره، گینه بیسائو هم پذیرشش نمیکه که)

یکم که گذاشت گفت به کسی نگیدااا

بعد گفت میدونی با فلان نماینده مجلس دوستم و برام پذیرش گرفته ولی بدیش(!) اینه که تو ایران بعدش تعهد خدمت دارم

من :| به سلامتی!!!

دوکم( یکم بعد از اون یکم) که گذشت باز اومد گفت اینم به کسی نگیدااا

.

.

.

آخرش گفت لاتاری اسمم در اومده و دنبال جاب آفر هستم. جایی میشناسی برای کار؟

گفتم به سلامتی!! نع


حقیقتش اینه از اولش عین آدم میگفت با لاتاری داره میره میتونستم جاب آفر صوری براش پیدا کنم ولی الان اصلا.

بعضی از آدم ها توی دروغ دوست دارن خوش باشن

توی دروغ زندگی نکردشون رو بکنن

توی دروغ، به جای دیگران تو شرایط دروغکی زندگی کنن، فخر بفروشن، کمبودهاشون رو بپوشونن.

جالب اینجاست اطرافیان اینقدر هم پر و بال بهشون میدن که خودشون هم باور می کنن که داستان اصلی همینه


:|



* دیشب به یه موضوعی فکر میکردم که خیلی باحال بود و میخواستم بنویسمش، الان هر چی فکر میکنم یادم نمیاد