اردیبهشت بی تو برایم جهنم است

اردی جهنی که همیشه پر از غم است


اینجا به اوج عشق و علاقه نمیرسی

اینجا حضور خاطره ها گیج و مبهم است


میترسم از خودم، به خودم طعنه میزنم

این طعنه ها برای رسیدن به تو کم است


هر لحظه مثل صاعقه در من نشسته ای

سیلی دست حادثه هامان چه محکم است


کاری به جز شکستن وزن غزل نبود

وقتی که زخم قافیه ات عین مرهم است


اردیبهشت گفتی و گفتم: نمیروم

آخر بهشت بی تو برایم جهنم است!


<سید احمد حسینی>



تصمیم داشتیم سه شنبه وسط هفته که تعطیله بریم باغ ایرانی!

چقدر از گل هاش تعریف کرده بود

به دخترخالم گفتم حال و حوصله ندارم نهایتش اینه جمعه بیام خونتون دسته جمعی مناظره ببینیم و تخمه بشکنیم!