هوا که ابری میشه دلم میگیره

روایت داریم من در بدو تولد یه جفت چشم بودم بعد به مرور زمان دماغ دهن و دست و پا در آوردم!

کسی که خیلی دوستش داشتم و دوست عزیزم بود و بعد به یکی از آدمایی تبدیل شد که دیگه نخواستم ببینمش، بهم میگفت چشمینه منم بهش میگفتم زلفینه! چون بور بود.

دخترا وقتی با هم دعوا میکنن 100 سال هم بگذره شاید ظاهرا خوب باشن ولی هیچ وقت یادشون نمیره...هیچ وقت...من هر هفته دو شنبه ها به یادشم.

این منم، 6 ساله در عید یکی از سالهای دور...

دلم برای خودم تنگ شده، من این چیزی که الانم، نبودم:(